- ۰ نظر
- ۲۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۶
میدانی؟ انگار تو و وجدانِ من....مهندس راه اید و دهان من جادۀ خاکی ، شما به شدت مشغول کارید، تا دهان من را اسفالت کنید، که راه هموار شود، برای چیزوشعر گفتن و ویراژ الفاظ جدیداً رکیک! اگر شما بجای اسفالت دهان من، کار راه آهن قزوین - رشت را به عهده گرفته بودید، شاید تا عید امسال به بهره برداری می رسید! آخرش هم افتخارش می ماند برای شرکت شما ؛شرکت تو و وجدان من سهامی خاص!
بله...اشاره میکنند که حتما ذکر کنم که استاد راهنما و مشاور من هم اعضاء علی البدل همین شرکتند!
من همینجا از شما خواهش می کنم، کمی از آن اسفالت مرغوبتان، یعنی مواد تشکیل دهنده اسفالت(و الا خودم میدانم اسفالت مخلوط سنگ و قیر است) بدهید به شهر داری رشت، تا چند وقت دیگر مسافران نوروزی به اینجا سرازیر میشوند و ما اوضاع اسفالت شهرمان خراب است، خب عیب است! تعارف که نداریم، همینقدر اسفالت برای دهان من کافیست، لطفاً به سایر مناطق و مردم محروم هم توجه داشته باشید، من ازینکه انقدر توی چشم باشم از لحاظ رسیدگی به اسفالت محدودۀ دهانم پیش بقیه شرمنده ام! مردم توی چاله چوله راه میروند و رانندگی میکنند و شما بساط قیر و غلتک و ... تان را دم در دهان ما مستقر کردید و همش به آن رسیدیگی می کنید!
به هر حال سختکوشی شما قابل تحسین است، از همینجا گل روی شما و تمام دَم و دستگاه قیری و غلتک ها، ماشینهای حمل شن و سنگ و قیر و رانندگان آنها، کارگران زحمتکش، و حتی استاد راهنمایم را که امشب بعد پیام که اجازه میدین تماس بگیرم؟ به من میسکال زد را میبوسم ، جداً که خدا قوت!
میدانی؟
مفهومریشتــر...
زمانی کشفـــــ شد
کههشــتــــــــــــــــ روز ...
اززلزله ی رفتن او...می گذشت!
8 ریشتری
+ 8 روزه، سخت میگذره، خیلی....