ماچوپیچوی من

موقتاً تا کوچ دوباره به بلاگفا

ماچوپیچوی من

موقتاً تا کوچ دوباره به بلاگفا

آخرین نظرات
  • ۲۶ خرداد ۹۴، ۱۶:۳۲ - مانته‌نیا
    :)

بامداد خمار

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۴ ق.ظ

چشمهاشرو بست و چمدونش رو، بدون اینکه عقلش رو برداره، عمداً جاگذاشتش، با یه چمدون لباس دم دستی و یه عالم عشق زد به جاده، میدونست سوغات جایی که میره یه عالم خاطره اس، ولی تلخ و شیرنشو نمیدونست، میخواست بره بچشدشون، میخواست...بقیه اش هم باشه تو دفترچه خاطرات قفلی که تو ذهنش دارم.

خیال میکردم برای پیشونیم، یه خونه کوچیک رو شونه هات داری

چه بی دلیل چه زود، بهونه گیر شدی، چقد دلیل واسه بهونه هات داری

آهای فرصت کم، آهای راه زیاد، یه عمر فاصله بود از تو به این آغوش

بین منو تو هنوز یه ریز برف میباره، به دیدنم که میای لباس گرم بپوش


  • آرامش شمال

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی